روانی

ساخت وبلاگ

[ عنوان به معنای " ای تویی که روان و جاری هستی " می‌باشد؛ در همین‌حال شما مجاز به هرگونه برداشت دیگر هم، هستید ]

نمیدونم چرا به طور مداوم این رو فراموش میکنم که روابط، برای منافع شکل میگیرن. انگار میدونمش، ولی در موقع نیاز نمیدونمش. در موقع تصمیم‌گیری، تمرکزی روش ندارم و با تصورات فانتزی و گوگولی که آره این دیگه قراره تا ابد ادامه پیدا کنه محاسبات رو انجام میدم و این محاسبات، باعث بروز شادی و غم می‌شوند؛ که همه‌ی این‌ها یعنی تقریبا به مصداق عینی اون عبارت مشهور و معروف " مثل خری که کتاب حمل می‌کند " بسیار نزدیکم.

اگر ما سوادی بیابیم و در مسیر کاربردی ازش استفاده نکنیم که پس کاش سوادی نیابیم دیگه :)) اجازه بدین اندکی از عوارض بی‌سوادی‌موضعی بنویسم.

وقتی که در وقت لازم، سواد رو خرج نکنیم ( با فرض اینکه با سواد هستیم ارواح شکم عمه‌ی بزرگوارمان ) یعنی تصمیمی که گرفته شده نه از روی عقل، بلکه از روی غریزه و هیجانات آنی گرفته شده. میدونم، خیلی انگار جمله‌ایی بود که بعدش باید بگیم، نه بابا؟ خودت گفتی؟ ولی لطفا تحمل بفرمایید.

اون تصمیم با هیجان گرفته میشه و ثبت میشه توی ذهن به عنوان چک‌پوینت. یا نتیجه مثلا. حالا اگر ما فرداش بخوایم یه تحلیلی نسبت به شرایط خودمون داشته باشیم، دیگه نمیایم اون " نتیجه " ایی که گرفتیم رو مجدد بررسی کنیم؛ کاری که میکنیم اینه که نتایجی که تعدادی با عقل و تعدادی با احساسات گرفته شده رو نسبتشون رو میسنجیم و سبک و سنگین میکنیم. در صورتی که شاید اعتبار خود اون چک‌پوینت‌ها زیر سوال باشه و نیاز به بررسی و دقت بیشتری داشته باشن. ولی خب حداقل ذهن من اینطوری کار نمیکنه، شما رو نمیدونم.

برای درمان ماجرایی که خدمتتون عرض کردم، دو تا راه میبینم. یک: انقدر تمرکز رو ببریم بالا، انقدر روی خودمون احاطه داشته باشیم، که بتونیم با ضریب‌خطای معقولی، بگیم تمام تصمیمات ما با کمک عقل گرفته میشن و احساسات دخلی ندارن. اما چون ( حداقل فعلا ) دور از دسترس به نظر میاد، میرسیم به دو: نتایج باید مجدد و مجدد و مجدد ارزیابی بشن. هر چک‌پوینتی، هرجای سفتی که مغزمون داره پاشو میذاره روش، باید دوباره و دوباره ارزیابی بشه. که این هم بسیار کار سخت و دردناکیه. دیگه توضیح ندم که چرا و چطور سخته.

البته اینا خوراک مغزه‌ها؛ یعنی مغز میگه عزیزم شما فقط بیا اینجا از اینکارا با ما بکن لطفا. هرچه بیشتر باعث ورزیده شدن و بهبود عملکرد مغز میشه، اما اندامی که یاری نمیکنه در این مورد به خصوص، مغز نیست. از اون طرف ما وقتی تصمیمات رو نمیسپریم به مغز و به روش معروف " خیاری " چک‌پوینت مشخص میکنیم، در نهایت داریم صدمه هم وارد میکنیم به مغز. یعنی فشارهای روانی و عصبی ناشی از عوارض تصمیمات اشتباهمون، مستقیما مغز رو درگیر میکنه. فلذا، این وسط تنها چیزی که کم داشتیم، شکایت مغز از ما در محضر پروردگار الهی بود که خب، بحمداله حاصل شد.

این پست از روی استیصال، فقط جهت تکرار مکررات نوشته شده است. بلکه این روش به کار آید.

امتداد...
ما را در سایت امتداد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : veergoul بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 17:06