انسانها یکی از چیزایی که تا حد زیادی بهش اتکا میکنن علمه. کما اینکه بارها و بارها اشتباهات علمی ثابت شدن؛ علم یه روزی فکر میکرده زمین صافه؛ علم یه روزی فکر میکرده همه چیز مادهس؛ علم یه روزی فکر میکرده زمین مرکز جهانه و ... . باهمهی این تفاسیر همچنان یه عده میگن وقتی علم یه چیزی رو میگه تمومه دیگه. رد خور نداره!
حالا ما اگه پیشفرض صحبت رو بذاریم این مورد که علم هم کامل نیست، به بحث جالبتری دربارهی هوش یا IQ میرسیم.
هوش چیه واقعاً؟ من به معنای درست، دقیق و قطعی از این کلمه نرسیدم هنوز. یعنی نمیدونم وقتی میگن فولانی باهوشه یعنی چی؟ ولی چیزی که جالبه اینه که به نظرم اینم مثل (تقریبن ) همهی چیزای دیگه، ملت بدون اینکه بدونن دارن دربارهی چی صحبت میکنن ازش استفاده میکنن و بیشتر شبیه یه قرارداد و رسم و رسوم و به معنای بهتر و جامعتر، یه چیزی به اسم عرفــه.
اینکه عرف چیه و چرا در اکثر ( قریب به اتفاق ) موارد چیز خوبی نیست رو قبلا هم دربارش صحبت کردیم و نمیخوام وارد اون بحث بشم.
حالا با این فرض که ما نمیدونیم هوش چیه، بیایم به هوش یه تعریف فرضی بدیم. به نظرم هوش یعنی قدرت تحلیل ذهنی. یعنی شوما یه شرایط ثابت رو به چهل نفر آدم توضیح بدی، یحتمل بیشتر از سی نتیجهگیری مختلف میشنوی.
این یعنی یه سری قدرت تحلیل بیشتری دارن یه سریا ندارن. حالا تازه بحثمون شروع میشه و تا اینجا همهش مقدمه بوده!
امتداد...برچسب : نویسنده : veergoul بازدید : 119