وقتی از آزادی حرف می‌زنیم، بهتره حرف نزنیم

خیلی مفاهیم وجود دارن، که بدون اینکه کوچک‌ترین اطلاعی از اینکه دقیقا‌ً چه چیزی هستن، استفاده میشن. قبول ندارین؟ مثلاً عبارت " کوول " ( یا برگردان فارسیش، باحال ). کسی میتونه به من بگه چه آدمی یا چه حرکتی دقیقاً باحاله؟ چه مرزی وجود داره برای باحال بودن یا نبودن؟ حقیقت امر اینه که چنین مرزی وجود نداره. ( اگر این مدل موضوعات رو تمایل دارین، این مطلب با عنوان " من خیلی خاصم " هم میتونه براتون جالب باشه )

وقتی چنین مرزی وجود نداره، ما چطور میتونیم هر روز و هر لحظه از این چنین کلماتی استفاده کنیم و همه هم منظور هم رو بفهمیم؟ نمیخوام در این باره صحبت کنیم. چیزی که امروز میخوایم درباره‌ش با هم دعوا کنیم، اینه که ما چرا وقتی یه چیزی رو نمیفهمیم، باز هم جوری ازش حرف میزنیم که انگار میفهمیم؟

یکی از شیرین‌ترین و جنجالی‌ترین و روشن‌گرانه‌ترین موضوعات پیرامون این بحث، آزادیه. آزادی یعنی چی؟ ما آزادی رو می‌ستاییم، تا وقتی که برای ماست : ))

بیایم ببینیم آزادی چیه. یه سری میگن آزادی، یعنی هرکس، مختاره مطابق میل و افکار خودش تصمیم بگیره و اراده کنه. یعنی چی؟ یعنی من آزادم که یک انسان دیگه رو به قتل برسونم. چون اینجای موضوع زشت میشه، تعریف رو تغییر میدیم به این صورت: " هرکس مختاره مطابق میل و افکار خودش تصمیم بگیره و اراده کنه، تا جایی که به شخص دیگری آزار جسمی نرسونه ".

این تعریف دوم خیلی رایج تره من خودم از دهن خیلی از آدم‌ها این رو شنیدم؛ که ما هرکاری بخوایم باید بتونیم انجام بدیم، تا جایی که آزاری برای کسی نداشته باشه.
اینجوری این بحث پیش میاد که آیا میتونیم باعث بهم ریختن اعصاب طرف مقابل بشیم؟ چون آزار جسمی محسوب نمیشه. آیا میتونم داد بزنم تو صورت طرف مقابل؟ آیا میتونم به عزیزان یک شخص، توهین بکنم؟ اصن به طور کل آیا میتونم توهین کنم؟

چون بازم زشت شد، مجبور میشیم آزار جسمی رو، به هر نوع آزاری تغییر بدیم. یعنی بگیم حتی روحی هم نباید انجام بدیم. متوجه شدین تا همینجا چقدر مفهوم آزادی دچار تغییر و دستخوش شد؟ بیایم بازم ادامه بدیم.

پس آزار روحی و جسمی ممنوعه، باقی موارد آزاده. حالا آیا من آزادم به افراد دیگه دروغ بگم؟ از اونجایی که من وقتی دروغ میگم، طرف مقابل نمیدونه که داره چه اتفاقی میوفته، هیچ آزاری هم نمیبینه. پس باید این موضوع آزاد باشه. یا مثلا من میتونم دارایی‌های یک شخص رو بسوزونم؟ دزدی کنم؟ نه جسماً آزار دیده و نه به طور روحی. اما از دارایی‌های اون فرد کم شده و میشه گفت به طور غیرمستقیم، دچار آزار روحی میشه.

اگر بخوایم آزارهای غیر مستقیم رو هم وارد معادله کنیم، موضوع دیگه به این راحتیا جمع و جور نمیشه.